
مرحله 1: خواستهتان را شناسایی کنید:
به نظر ساده میآید، نه؟ بیشتر مردم در دانستن آنچه میخواهند چندان ماهر نیستند ولی در عوض در شناسایی آنچه که نمیخواهند بسیار کارآمد هستند. در این مرحله یاد خواهید گرفت چرا دانستن آنچه که خوشتان نمیآید، سودمند است.
مرحلهی 2: به خواستهتان توجه کنید:
قانون جاذبه از هر آنچه که شما، توجه، انرژی و تمرکزتان را بر آن معطوف کنید، بیشتر به شما میدهد. این مرحله به شما میآموزد چگونه این کار را تنها با انتخاب «کلماتتان» انجام دهید.
مرحلهی 3: اجازه دهید، اتفاق بیفتد:
تعجب میکنید که چرا نمیتوانید خواستههایتان را به ظهور برسانید؟ سرعت برآورده شدن خواستههایتان به این نکته مربوط است که تا چه اندازه به آن اجازه میدهید، اتفاق بیفتد این مهمترین مرحله است.
تضاد چیست؟
تضاد، در ارتباط با قانون جذب، هر چیزی است که شما دوست ندارید، احساس خوبی ایجاد نمیکند یا باعث میشود که در حال و هوای منفی قرار بگیرید.
لحظهای که مطلبی را در زندگیتان شناسایی میکنید که احساس تضاد ایجاد میکند و زمان صرف آن میکنید تا دربارهاش شکایت کنید دربارهی آن حرف بزنید یا ابراز کنید که آن را نمیخواهید، در حقیقت در حال ارائهی یک ارتعاش منفی هستید. آنگاه قانون جذب از راه ارائهی بیشتر از همان مطلب به ارتعاش منفی شما پاسخ میدهد.
آیا تضاد سودمند است؟
بله، با مشاهدهی تضاد و شناسایی آن و مشاهدهی موردی که نمیخواهید، موردی که میخواهید برایتان واضحتر خواهد شد. فقط از خودتان بپرسید: «خب، من چه میخواهم؟» به بیان دیگر، میتوانید از پاسخ این سوال، برای واضح کردن آنچه میخواهید استفاده کنید.
برای مثال: اولین شخص از جنس مخالف را که دوست داشتهاید به خاطر بیاورید. احتمالا حالا دیگر با این شخص رابطهای ندارید و از آن رابطه فهرستی از مواردی که خوشایندتان نیستند در دست دارید. این فهرست تضادهای شماست. همین فهرست است که به شما کمک میکند تا آنچه که در یک همسر میپسندید برایتان روشن و واضح شود.
مشاهدهی تضاد بسیار ضروری است. زیرا به شما کمک میکند آنچه میخواهید برایتان روشن شود.
مثال: جانیس – روابط
جانیس 34 ساله از این که مدام مرد نامناسبی به او ابراز علاقه میکند خسته و ناامید است. او شکایت میکند که مردانی را به خود جذب میکند که غیر قابل دسترس و بیعاطفهاند و به ندرت او را در اولویت قرار میدهند.
جانیس تصمیم گرفت که برای جذب رابطهی ایدهآلش از قانون جذب استفاده کند.
او با قدم اول یعنی شناسایی خواستههایش، روند جذب سنجیده را آغاز کرد و برگهی شفافیت از طریق تضاد را به کار برد. به برگهی جانس نگاهی بیندازید.
در مورد جانیس، او قادر بود که از راه یادآوری شماری از روابط گذشته و آنچه که دربارهی آن روابط نمیپسندید «تضاد»، فهرستی بلند بالا از تضاد تهیه کند.
شفافیت از طریق برگه تضاد
جانیس
رابطه ایده آل من


فرمول سه مرحلهای برای جذب سنجیده
جانیس در سمت A، فهرست تضادش را تهیه کرد. او در طی این تمرین سه رابطهی گذشتهاش را به خاطر آورد و برای ایجاد این فهرست دو روز وقت گذاشت.
شفافیت از طریق برگه تضاد
جانیس
رابطه ایده آل من


فرمول سه مرحلهای برای جذب سنجیده
جانیس هر کدام از این عناوین را در فهرستش خواند و از خود پرسید، «خب، من چه میخواهم؟» پس از این که جوابها را در سمت B نوشت، روی مغایرهای سمت A خط کشید.
توجه: ما در این مثال در فهرست جانیس تنها 9 مورد را آوردهایم. هرچه در قسمت تضادها عنوان بیشتری اضافه کنید ( برای مثال 50 تا 100 عنوان) این تمرین برایتان موثرتر خواهد بود. هرچه تضاد بیشتری را شناسایی کنید، شفافیت بیشتری را ایجاد خواهید کرد.
برگرفته از کتاب: قانون جاذبه، مایکل لوسیر، ترجمه نگار مختاری